۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه

شهر هرت

// شهر هرت جايي است كه توي فرودگاه برادر و پدرتو ميتوني ببوسي اما همسرتو نه....
// شهر هرت جايي است كه مردم سوار تاكسي ميشن زود برسن سركار تا كار كنن و پول تاكسيشونو در بيارن
// شهر هرت جايي است كه رنگهاي رنگين كمان مكروه اند و رنگ سياه مستحب
// شهر هرت جايي است كه اول ازدواج ميكنن بعد همديگه رو ميشناسن
// شهر هرت جايي است كه همه بَدَن مگر اينكه خلافش ثابت بشه
// شهر هرت جايي است كه دوست بعد از شنيدن حرفات بهت ميگه:دوباره لاف زدي؟؟
// هرت جايي است كه بهشتش زير پاي مادراني است كه حقي از زندگي و فرزند و همسر ندارند
// شهر هرت جايي است كه درختا علل اصلي ترافيك اند و بريده ميشوند تا ماشينها راحتتر برانند
// شهر هرت جايي است كه كودكان زاده ميشوند تا عقده هاي پدر ها و مادرهاشان را درمان كنند
// شهر هرت جايي است كه شوهر ها انگشتر الماس براي همسرانشان ميخرند اما حوصله 5 دقيقه قدم زدن را با آن ها را ندارند
// شهر هرت جايي است كه همه با هم مساويند و بعضي ها مساويتر
// شهر هرت جايي است كه براي مريض شدن و پيش دكتر رفتن حتماَ بايد پارتي داشت
// شهر هرت جايي است كه با ميلياردها پول بعد از ماهها فقط ميتوان براي مردم مصيبت ديده چند چادر بر پا كرد
// شهر هرت جايي است كه خنده عقل را زائل ميكند
// شهر هرت جايي است كه زن بايد گوشه خونه باشه و البته اون گوشه آشپزخونه است و بهش ميگن مرواريد در صدف
// شهر هرت جايي است كه ३३ بچه كشته ميشن و ماموراي امنيت ميگن:به ما چه।مادر پدرا ميخواستن مواظب بچه هاشون باشن
// شهر هرت جايي است كه نصف مردمش زير خط فقرن اما سريالاي تلويزيونشو توي كاخها مي سازن
// شهر هرت جايي است كه 2 سال بايد بري سربازي تا بليط پاره كردن ياد بگيري
// شهر هرت جايي است كه موسيقي حرام است حرام
// شهر هرت جايي است كه گريه محترم و خنده محكومه
// شهر هرت جايي است كه وطن هرگز مفهومي نداره و باعث ننگه
// شهر هرت جايي است كه هرگز آنچه را بلدي نبايد به ديگري بياموزي
// شهر هرت جايي است كه همه شغلها پست و بي ارزشند مگر چند مورد انگشت شمار
// شهر هرت جايي است كه وقتي ميري مدرسه كيفتو ميگردن مبادا آينه داشته باشي
// شهر هرت جايي است كه دوست داشتن و دوست داشته شدن احمقانه،ابلهانه و ... است.
// شهر هرت جايي است كه وقتي از دختر ميپرسن ميخواي با اين آقا زندگي كني ميگه:نميدونم هرچي بابام بگه
// شهر هرت جايي است كه وقتي ميخواي عروسي كني 500 نفر رو دعوت ميكني و شام ميدي تا برن و از بدي و زشتي و نفهمي و بي كلاسي تو كلي حرف بزنن.